پا بند شب شدیم و...
پنجشنبه, ۱ اسفند ۱۳۹۲، ۱۱:۳۳ ب.ظ
پر میزنیم وباز به بالا نمیرسیم پابند شب شدیم وبه فردا نمیرسیم
تا دل ز عشقهای مجازی نکنده ایم مجنون نمیشویم وبه لیلا نمیرسیم
سرگرم چندتا غزل ساده ایم با این حرفها که به آقا نمیرسیم
بایگانی
- ارديبهشت ۱۳۹۳ (۷)
- فروردين ۱۳۹۳ (۲۲)
- اسفند ۱۳۹۲ (۶۰)
- بهمن ۱۳۹۲ (۸۱)
- دی ۱۳۹۲ (۳۰)
- آذر ۱۳۹۲ (۳۸)
- آبان ۱۳۹۲ (۵)
آخرین مطالب
- ۹۳/۰۲/۲۳مستنادر دات آی آر راه اندازی شد
- ۹۳/۰۲/۱۰بچه ها ما انقلابی هستیم؟
- ۹۳/۰۲/۰۹پرسوناژ شهید چمران
- ۹۳/۰۲/۰۷اصحاب فیل
- ۹۳/۰۲/۰۳سطح آرزو چقدر باید باشد؟
- ۹۳/۰۲/۰۳یک حکایت کوتاه
- ۹۳/۰۲/۰۲راشل کوری کیست؟
- ۹۳/۰۱/۳۰روز مادرمان مبارک.
- ۹۳/۰۱/۳۰وقتی شادی نیست.
- ۹۳/۰۱/۲۹A story of struggle ,murder and love
۰۲ اسفند ۹۲ ، ۰۰:۱۱
بانو
بانو
خدایا از من در گذر آنچه را که بدان دانایی
و اگر بار دگر به آن بازگردم تو نیز به بخشایش بازگرد.
خدایا! آنچه از اعمال نیکو که تصمیم گرفتم و انجام ندادم ببخشای.
خدایا! ببخشای آنچه را که با زبان به تو نزدیک شدم و با قلب آن را ترک کردم.
خدایا! ببخشای نگاه های اشارت آمیز و سخنان بی فایده و خواسته های بی مورد دل و لغزش های زبان را.
۰۲ اسفند ۹۲ ، ۲۳:۱۲
منتظر
منتظر
یا این دل شکستة ما را صبور کن / یا لا أقل به خاطر زینب ظهور کن
دیگر بتاب از افق مکه ، ماه من! / این جاده های شب زده را غرق نور کن . . .