« آقا سعیدِ » ما را چه شده است ؟!
آقا سعید! ما دلمان برایتان تنگ شده است
حاجی خیلی وقته نه جایی میره نه صحبت میکنه . این جوابی بود که یکی از نزدیکان « آقا سعید » چند ماه پیش در پاسخ پرس و جویم از مردی گفت که یقین دارم دلتنگی حزبالله برایش این روزها بیشتر از هر وقتی است . آقا سعیدی که جای « جام زهر » خوانیهایش از « حضرت روح الله » - با آن لحن پرشور و پرحلاوتش - امروز بیشتر خالی است . آقا سعیدی که هیچ تریبونی مشت گرهکردهاش در حین گفتن از مبارزه و جهاد ، و گفتن از تسلیم نشدن را ندارد . آقا سعیدی که بوی شهدا میداد . آقا سعیدی که هنوز هم موتورسوار است . آقا سعیدی که هرگز نتوانست تلخی جام زهری را که خمینی را نوشاندند فراموش کند . آقا سعیدی که از شدت زمانه شکایت داشت ، و از وقوع فتنهها ، و از همداستانی دشمنان و کثرت عدو و از قلت یاران .
با خود میگفتم آقا سعیدی که در اوج غربتِ حزب الله فریادش خاموش نمیشد اکنون کجاست ؟ آقا سعید ! « أین عمار » امام خامنهای را باور کن . اگر قرار باشد عمارها هم به گوشه عزلت بروند ، یقین کنید که شوکران را دوباره خواهند نوشاند . باور کن اگر عمارها خاموش شوند علی را تنها میگذارند .
آقا سعید ! ما دلمان برایتان تنگ شده است . سکوت شما بیشتر از هر چیزی برای ما دلآزار است .
آقا سعید ! نمیدانی در نبودت چهها بر ما رفته است ؟ چه حالی میشوی وقتی بشنوی هنوز آرمیتا و علیرضا قد نکشیدهاند که دستآورد مردانی را که با خون پای عهدشان را امضا کردند به بهایی ناچیز تعلیق کردند . آقا سعید ! چگونه تحمل کنیم « لبخند » ها را حال آنکه هنوز اشکهای مادران و همسران و یتیمان شهدا نخشکیدهاند ؟ چگونه میشود باور کرد آقا سعید اینها را ببیند و باز خاموش بماند . آقا سعید ! ما دلمان برایتان تنگ شده است . چگونه تنگ نشود ، وقتی که علی عمار ندارد ؟!
آقا سعید ! بیا و دستانت را دوباره مشت کن تا فکر نکنند « غربیها از چهار تا تانک و موشک ما نمیترسند » و « آمریکا با یک بمبش میتواند تمام سیستمهای نظامی ما را از کار بیندازد » . آقا سعید بیا که ما عجیب بی « حاج سعید » شدهایم . بیا که « سپاه عدالت » در برابر « اسلام امریکایی » بیفرمانده است .
سید مرتضی آوینی می گفت :
« آقا سعید فرمانده این محور عملیاتی ، همان کسی بود که ما در جستجوی او بودیم . او مظهر همان روحی است که حزب الله را از انسان های دیگر جدا می کند و البته در میان رزم آوران ما ، دلاورانی چون سعید کم نیستند… او یکی از پرورده های میدان رزم و جهاد فی سبیل الله است و اگر انقلاب اسلامی هیچ دستاوردی جز پرورش انسان هایی این چنین نداشت ، باز هم می ارزید تا حزب الله جان و سر خویش را فدای حفظ آن کند . »
کس نمیگوید که یاری داشت حق دوستی / حق شناسان را چه حال افتاد یاران را چه شد
شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار / مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد
گوی توفیق و کرامت در میان افکندهاند / کس به میدان در نمیآید سواران را چه شد
زهره سازی خوش نمیسازد مگر عودش بسوخت /کس ندارد ذوق مستی میگساران را چه شد